پيشنه پربار فرهگي سرزمين افغانستان
نوشته شده توسط : خالد پنجشيري

دکتور شمس الحق آریانفر

افغانستان را پژوهند گان نقطه مذاب گفته اند . به اين معني كه فرهنگ  هاي مختلف دراين خط ذوب گرديده وبه گونه نوين با امتزاج فرهنگ  هاي بومي  بارورگشته است.

۱افغانستان ازلحاظ موقعيت جغرافيايي اش بعنوان قلب آسيا درآسيا مركزي  درمحلي قرارگرفته كه بزرگترين مدنيت هاي جهاني درآن هستي يافته است.

ديرين شناسان به اين باور اند كه  براي  نخستين  باركشت گياه درشمال  افغانستان ويا نقاط همجوار آن صورت گرفته است .

اسب ، شتر بلخي، بزوحشي ، گراز، وحشي  وبوف الوي وحشي كه به گونه غژگاو ها امروز وجود دارند  ، همه دراين سرزمين اهلي  گرديده است.

( بادرنظر داشت  اين پارينگي  است كه در رابطه  به آسيايي  مركزي  وافغانستان دانشمندان گفته اند :

اگر آسياي مركزي رانبايد يكي ازمراكز عروج انسان دانست ، ولي حداقل  مي توان آن را يكي  ازنواحي  كه در ادوار بسيار قديم انسان درآن ميزيسته ، بشمارآورد)  (۱)

باستانشناسان عمربقاياي انسانهاي جاوا وپيكن را يك ميلون سال قبل وانسانهاي نئاندرتال  وها يدلبرگ  را از ۴۰۰ تا ۵۰ هزار سال پيش از امروز دانسته  اند . كشف بقاياي نئاندر تال  درغار تيشك  تاش درجنوب ازبكستان ودرهمسايگي  افغانستان ، نشان ميدهد كه پيشينه مراحل  زيست انساني درين خطه تاكدام روزگاران ميرسد .(۲)

درافغانستان نمود هاي مادي ازهمه مراحل زيست انساني ازعهد حجر تا امروز به صورت  مشخص وجود  دارد كه به اين  اساس  ، خود  موزه است  درجهان ودرجامعه  بشري .

تسلسل منظم فرهنگي را درافغانستان  ازپيشينه  هاي  دور تا امروز به روشني ميشود  شناسايي كرد .

عهد حجر :  به استناد آثار مادي ومواضع باستاني درافغانستان ، مراحل  زيست انساني در دوره  هاي  مختلف حجربه روشني شناسايي گرديده است.

۱- دورۀ پارينه سنگي : دانشمندان اين دورۀ  را به سه مرحله تقسيم نموده اند :

پارينه گي  سنگي  زيرين  : تحقيقات  باستانشناسي دردشت  ناورغزني  شواهد اين دوره  رامشخص  ساخته است  ، هر چند برخي  پژوهند گان  درزمينه  ترديددارند :

۲-پارينه سنگي  ميانه : دانشمندان  چون دوپري  Dupree  ، مك  بورني Mcburny ،  وينوگرادف Vinigradov ، درافغانستان ، اطلاعات  زيادي  را درين  زمينه  ارائه داشته است

درسال ۱۹۵۰ ازكناره هاي  آمو دريا ، سرپيكاني  بدست آمد . در۱۹۵۴ كارلتن كون امريكايي  ، قره كمر را حفاري نمود وبه استناد  ارزيابي  چقماق  ها ، استخوان حيوانات خاكستر  وزغال  بدست آمده  اين غار را مربوط  به عصر پارينه سنگي  ميانه وعمر آنرا  از ۵۰ تا ۴۰ هزار سال پيش تعيين نمود.
ايتالوي  ها در هزار سم  سمنگان  اين مرحله را شناسايي كردند  وقدامت آنرا از ۴۰ تا۱۲ هزار سال قبل دانستند  . به  وهمينگونه  در دره كر بدخشان  نخستين  جمجمه انسان  پارينه  سنگي  ميانه بدست آمد  كه آثار  آنرا  از ۳۰۳۰۰تا ۱۹۰۰ سال قبل تخمين زده اند .  باآنكه  ديوس Davisبعداز مطالعه  اين تحقيقات  وپژوهش ها ، تنها قدامت  دره كر را تائيد ميكند . (۳)

پارينه سنگي  زبرين  : اين دوره درهزار  گوسفند  ودره  كر بدخشان  درقره كمر  باقدامت  ۱۰ هزار سال  واق  كپروك با قدامت ۱۶ هزار سال پيش شناسايي گرديده  است  . لوي  دوپري بامطالعه تراشه  ها ، تيغه  ها وتراشه  هاي نيز  كننده  دراق  كپروك عمر آنرا  ۲۰ هزار سال  قبل مي داند .

۲- ميان سنگي  : آثار اين دوره درغار  قره كمر وغار مار وغار اسپ درآق  كپروك بدست  آمده است . كشف بقاياي گوسفند وحشي  ، غزال  ، روبا ، وپرنده گان نشان  ميدهد  كه هنوز  امرار معاش ازطريق  شكار بوده  است وحركتي   وجود داشته بسوي  يك  اقتصادتوليدي .

۳- نوسنگي : دراين مرحله  افزار سنگي  رشد  نمود  ، كشاورزي آغاز گرديد وجهت نگهداري حبوبات انسان به سفال سازي  دست  يازيد  .(۴) به اساس  اين دستاورد ها بود  كه اين دوره را ( انقلاب  نوسنگي)   نام نهاده اند . باستانشناسان  شوروي  به اين  باور اند كه  زرع  گندم در ۱۶تا۴ هزار سال  ق.م . دركناره هاي  آمو  درشمال  افغانستان  صورت  گرفته  واز آنجا به منديگگ  رفته  است. آثار  اين دوره  توسط لويي  دوپري  امريكايي  درآق  كپروك  بلخ  ، چنار  گنجشكان  تخار ، دره كر  وهزارگوسفند  بدخشان شناسايي گرديده  است.

عهد برنز:   رشد كشاورزي  ، ايجاد  سفال هاي منقوش ، ساختن  خانه ها ازخشت  خام  ، وايجاد پيكره هاي سفالين كه نماد  ايزدان  باروري  بودند  ازمشخصات اين  دوره  است . مناطق  دشلي  تپه  وشورتوغي  درتخار  ، لايه هاي زيرين  مند يگگ  سيد قلعه  وطبقات بالايي  آق  كپروك  قره كمر  ودره كر نمودهاي  اين فرهنگ  است كه  عمر آنرا  تا ۲۰۰۰ ق . م تعيين كرده  اند .(۴)

عهد آهن : مواضع عصر  آهن افغانستان درقزل  تپه بلخ  ، طلاتپه جوزجان ، شهر سوخته  سيستان ، منديگگ  ودموراسي قندهار  شناسايي گرديده است.

فرهنگ  عهد آفتاب  پرستي  يگانه  معبد  آفتاب  پرستي افغانستان  دركوتل  خيرخانه  كابل كشف  گرديد كه مجسمه سوريا رب النوع آفتاب ا زآنجا بدست  آمد . آثاري مربوط به اين مدنيت  ازبغاز كوي  آسياي صغير نيز  بدست  آمده كه  باستانشناسان قدامت آنرا به هزار  دوم پيوند ميز نند . (۵)

فرهنگ ويدايي  :  مترجم سرود هاي  ريگ  ويدابه  زبان  دري  ، جلال  نائيئ  مي نوسيد  ( ريگ  ويدا براي ما ايرانيان  ازسه نظردرخور اهميت  است  : يكي  بستگي  به تاريخ  جهان  ودو  ديگر  تعلقش به تاريخ هندوستان  وسه ديگر ارتباطش به تاريخ وفرهنگ وتمدن  ايران  باستان ): (۶)

مورخ بزرگ  هند دكتر تاراچند مي نويسد :( دوتير ه آريايي  - هندوآريايي  پيش از آنكه ازموطن اصلي ازهم جدا شوند  مدت طويلي دركنار  هم زيستند   و واحد يك فرهنگ  ومذهب  هندو ايراني  بودند . واگر نتوان به تما م جزئيات  آن پي برد ، قسمتي  ازآنرا  مي توان  از طريق  مقايسه  ودا. هابا. اوستا. مشخص ساخت. (۷)

دانشمندان  به اين باور اند كه  بخشي  ازپارينه  ترين  سرود  هاي  وديدي  يعني (ريگ ويدا) دربلخ سروده  شده وتوسط  آريائيان  مهاجر به هند  رفته است  وبدينگونه  ملت  ماشريك  اين ميراث  بزرگ  است كه درهزاره دوم قبل ازميلاد پيوند مي خورد  .

فرهنگ  اوستايي : زردشت راعده  از دانشمندان به هزاره اول  ق.م . پيوند  ميدهند   درحاليكه   استاد پورد اود  به استنادقول خسانتوس  درقرن ۵ قبل ازميلاد  كه زردشت  را ۶ هزار سال قبل ازخويش  دانسته  است ، وارسطو كه زردشت  راه  هزار سال پيش ازجنگ يونان وترياس مي داند  ،عقيده  دارد  كه زردشت   ۸ هزارسال پيش  ازامروز زيست  داشته است (۸) . بهر حال آئين  زردشت  دربلخ بالنده  گرديد كه آتشكده  هاي  بلخ وسرخ  كوتل  يادگار  آن عظمت است از معابد زر دشتي  عهد هخامنشيان   ( معبد غلامان ) درزابل است كه  در۱۳۴۵ توسط ايتالوي  ها حفريات گرديد وپيوند  آن با فرهنگ  اوستايي  مشخص گرديد .

فرهنگ  گريك وباختري  : نمود مشخص اين فرهنگ  كه از امتزاج هنر يونان  وباختر ايجاد گرديده  است  ، شهر اي خانم  است كه درمقاطع درياي كوكچه وآمو در ولايت تخار موقعيت دارد .

گريك  وبوديك  : اين فرهنگ ازپيوند  هنريوناني و بودايي  بوجود آمد. نمود  آنرا درمجسمه  ها و كله هاي بودا  بخوبي مي شود  مشاهده  كرد  . تيكر ها وخم هاي بدست  آمده  ازقره بايي  درشهر تالقان  توسط فرانسوي  ها ، بيانگر اين امر است.
فرهنگ  بودايي  : هر چند  آئين بوديزم  درنيپال  بوجود آمد  ، اما  درافغانستان  رشد كرد  واز اينجا به جنوب  شرق  آسيا رسيد  تاآنجا  كه عجايب  هفتگانه عالم  بودايي  را درافغانستان دانسته  اند  . تخت رستم  حوزه  بزرگ  گندهارا  ، تپه سردارغزني  ، معبد  هده  ، معبد  گلدار لوگر  معبد  نوبهار  بلخ ،معابد بگرام   ، كاپيسا وكابل  نوديست  ازعظمت فرهنگ   بودايي درافغانستان  .

فرهنگ  ساساني  : در دره مهر نگار  منطقه  رويي  ودوآب  ولايت  سمنگان  در زاويه  كوهي  ، قلعه  سنگيي  وجود  دارد  كه بنام  قصر دختر  نوشيروان  مشهور است . درديواره  اين قلعه  نقاشي  هاي  وجود  دارد  كه دانشمندان  آنرا  ازهنر عهد  ساساني  دانسته اند.

فرهنگ عهد اسلامي : باترويج اسلام  درافغانستان  اگر مظاهر فرهنگ بودايي  منسوخ شد ، نمود  هاي  ازفرهنگ اسلامي  بالنده  گرديد   . مساجد ، معابد ، وآبده ها با تزئينات وهنر اسلامي  آراسته  گرديده ، ازآن شمار است  برخي آثار  تاريخي دوره اسلامي  كه به عنوان  ميراث  ارجمند آن دوره  تاهنوز برجاست .

۱- سجد حج پياده  : يانه گنبد  كه درسه كيلومتري   جنوب  بلخ واقع است .  اين مسجد  درعهد سامانيان  درقرن ۹ هجري  ساخته شده  است.

۲-مقبره  سلطان محمود غزنوي  : كه درشهر غزني  واقع است ودرقرن ۱۱ ميلادي ساخته شده است .

۳-قلعه بست  : قصر زمستاني  شاهان  غزنوي  بود كه  درقرن ۱۴توسط چنگيز آتش زده شد .

۴-مينار  هاي  غزني : كه  دوآبده  آن  به قرن  ۱۲ميلادي تعلق دارد .

۵-زيارت بابا خانم  : كه درجوزجان موقعيت دارد ودرقرن ۱۲ درعهد غزنويان اعمار گرديده است.

۶-مينار جام : دريكي  از دره هاي غور  به ارتفاع  ۶۶ درزمان سلطان غياث الدين  غوري  درسده ۱۲ ساخته  شده است .

۷-مسجدجامع هرات  : درعهد  سلطان  غياث الدين  (۱۲۰۲ميلادي ) اعمار شد  .قبر آن  نيز درزير گنبد شكالي  آن قرار  دارد  . در  زمان تيموريان تزئيناتي  برآن  افزود گرديد.

۸-مصلاي هر ات:  طرح مصلاي  هرات  را ملكه گوهر شاد ريخت  وخود از آن  نظارت  مي كرد .

۹-گازرگاه شريف  : اين مقبره  كه  هنر عهد  تيموريان است  درزمان  شاهرخ ميرزا ساخته شده است .

۱۰- قلعه اختيار الدين : اين قلعه  كه خاطراتي از روزگار چنگيز  وتيموررا بياد  دارد ، مدت يكصد سال قرار گاه امپراطوري  تيموريان بود .

۱۱-روضه حضرت علي  (رض) : مقبره  حضرت علي دربلخ  بشكل  امروزي آن مير اث  دورتيموريان  است.

۱۲-مقبره خواجه ابو نصر پارسا! آرامگاه عارف بزرگ ابونصر (۱۴۶۰ ميلادي) همچنان ازآبدات عصر تيموريان است.

۱۳-چهل زينه  قندهار : توسط شهزاده  فيروزبخت  وبه امر بابر ساخته شد كتيبه مبني برتاريخ  ساختمان  وشرح  فتوحات بابر درآن جا وجود  دارد .

۱۴-زيارت احمدشاه  بابا وميرويس بابا  درقندهار  ومقبره  تيمورشاه  ازبنا هاي ديگريست  از دوره  هاي  پسين باقيمانده است

۱۵-قصرباغ بالا  ، دارالامان ، ومسجد شاه دوشمشيره  ازبنا هاي عصر امان الله  است كه نمود ي ازفرهنگي تركي  را به  نمايش مي گذارد  (۹)

آنچه گفته آمديم  به صورت  فشرده  تداوم يك خط  فرهنگي را از ۵۰ هزار  سال قبل تا امروز  به نمايش  مي گذارد .

دكتورشمس الحق آريان فر

 

 





:: بازدید از این مطلب : 230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 / 6 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: